نوشته شده توسط: مسعود عبدی
عشق و وفا در بهار آشنایی ها می شکفد
عشق، یک ابتلاست
این تو نیستی که عشق را می آفرینی تو فقط به عشق دچار میشوی
عشق،همچون نسیم میوزد و همچون نسیم می رود
هنگامی که نسیم عشق می وزد،شادمانی کن و تن به آن بسپار
و هنگامی که می رود،تنها بگو:خدانگهدار.
عشق،چیزی نیست که بتوانی آن را در قفس نگه بداری.
عشق،آزاد است.
عشق،پرنده ایست آزاد و رها.
اگر عشق را در قفس بیندازی،دیگر نمیخواند.
بگذار عشق آزادانه بیاید و هرگاه خواست،برود.
در قفس را همیشه باز بگذار.
اصلا چرا قفس را دور نیندازی؟
آن را ویران کن و دور بینداز.
پرنده عشق را نه در قفس،بلکه هنگام پرواز در آسمان تماشا کن.
بدین سان از تماشای عشق و پرواز دل انگیزش بیشتر لذت خواهی برد.
اگر عشق آمد شاد باش.
اگر عشق رفت،به او بگو:"ای عشق!می روی و دلم تنگ میشود".
کسی را که دوست می داری اسیر توقعات خود نکن.
از عشق خود ابری بساز باران ساز
و بر او بی دریغ ببار.
بگذار معشوق تو،زیر بارش بی امان باران عشق توببالد
و خود را به خورشید برساند.
بالیدن و نورانیت او را تماشا کن و شاد باش.
این گونه است که عشق می ماند و نمیرود.
زیرا احساس آزادی میکند.
تقدیم به هرچی عاشقه
**************
برای تو